در جستجوی ریشههای آریستوگزنوسی اندیشهی موسیقایی فارابی
آروین صداقت کیش
چکیده
آریستوگزنوس تارنتی
(فوت 375-360 ق.م.) موسیقی را از پدرش و بعدا در آتن از زنوفیلوس
آموخت. او پس از منازعهای بر سر جانشینی ارسطو در مدرسهی آتن، مدرسه
را ترک گفت و بر نوشتن رسالههای موسیقیاش متمرکز شد. این رسالات که
تنها بخشهایی از آنها در دو عنوان جداگانهی «عناصر هماهنگی» (المنتا
هارمونیکا) و «عناصر ضرباهنگ» (المنتا ریتمیکا) باقی مانده، احتمالا
قدیمیترین رسالات موسیقی هستند که امروزه در دسترس است. اهمیت این
رسالات در روششناسی بسیار نوین و بخشیدن استقلال به دانش موسیقی است.
از سوی دیگر کتاب الکبیر فارابی، مهمترین کتاب موسیقی دنیای اسلامی
محسوب میشود و عمیقا تحت تاثیر اندیشهی یونانی قرار دارد. به جهت
شباهت گرایش به استقلال دانش نظری موسیقی از دیگر رشتهها، احتمال
تاثیرگذاری آریستوگزنوس بر فارابی دور از ذهن نیست. در این پژوهش،
مقایسهی ویژگیهای رسالات دو متفکر -در فقدان شواهد تاریخیای که
شناخت فارابی از رسالات آریستوگزنوس را اثبات کند- نشان میدهد که یکی
از دلایل عمدهی شباهت، رابطهی کار هر دو متفکر با روشهای ارسطویی
است. بدین شکل میتوان گفت که کار فارابی از طریق مبادی و روشهای
مشابه و دستکم تحت تاثیر پیروان آریستوگزنوس، مشابه کار وی گشته است.
کلیدواژهها
آریستوگزنوس، فارابی،
نواشناسی، لحن، دانش نظری موسیقی